حرف دلتو بگو راست راست

حرف دل

اين روزا . اين لحظه ها

و اين نفس كشيدن ها

بهترين چيزهايي هست

كه مي تونه يك انسان داشته باشه

چون بهترين نعمت از طرف خداست

پس اين قدر بهشون گند نزن

+نوشته شده در دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:مهديه جليل نيا,ساعت1:48توسط مهدیه | |

 

در اندیشه های روزگار غوطه ورم

قلب های شیشه ای که با تلنگری

به آرامی می شکنند

فردایی برای از نو تازه شذن نیست 

این همه عشق های کوتاه

این تحمل های طولانی

آخر چرا؟

تا کی باید منتظر معجزه ای بود

+نوشته شده در شنبه 28 بهمن 1391برچسب:مهديه جليل نيا,ساعت22:1توسط مهدیه | |

گاهي خدا درها رو ميبنده و پنجره ها رو قفل مي كنه

زيباست اگه فكر كنيم

شايد بيرون طوفانه و خدا مي خواد از تو محافظت كنه!

+نوشته شده در پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:ولينتاين,ساعت23:2توسط مهدیه | |

شماره حساب دلتو بده

 

هرچي عشق نقد و نسيه دارم واريز مي كنم.

 

شماره حساب دلمو مي دم

 

هرچي غم و غصه داري به حسابم واريز كن.

 

يك چك سفيد از قلبمو مي دم

 

هرچي نوشتي غمي نيست غماتو مي خرم.

 

                                    (ولينتاين مبارك)

 

 

+نوشته شده در چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:ولينتاين,ساعت22:10توسط مهدیه | |

گذشت زمان خواهد آموخت:

براي آنان كه دوستشان داريم جايگذيني نيست.....!!!!

+نوشته شده در سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:مهديه جليل نيا,ساعت22:25توسط مهدیه | |

افلاتون مي گه:

 

اگه نتوني كسي رو فراموش كني

 

بدون هرگز از يادش نرفتي!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

+نوشته شده در دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:,ساعت23:24توسط مهدیه | |

قالب شماره20

+نوشته شده در یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,ساعت22:31توسط مهدیه | |

اين روزا مردم يه جورايي زير آبي ميرن

كه دلت مي خواد بهشون بگي

من نگاه نمي كنم

بيا بالا يك نفس بكش كه خفه نشي...........!

+نوشته شده در جمعه 20 بهمن 1391برچسب:مهديه جليل نيا,ساعت21:54توسط مهدیه | |

اگر روزي .............

(محبت كردي بي منت)

(لذت بردي بي گناه)

(بخشيدي بدون شرط)

بدان آن روز زندگي كردي.................

                                (دكتر حسابي)

+نوشته شده در پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:,ساعت23:13توسط مهدیه | |

+نوشته شده در چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:,ساعت23:35توسط مهدیه | |

نمي دانم هم اكنون

در كجا مشغول لبخندي!

فقط يك آرزو دارم:

كه در دنياي شيرينت

ميان قلب تو با غم

نباشد هيچ پيوندي.........

 

 

+نوشته شده در سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:مهديه جليل نيا,ساعت22:7توسط مهدیه | |

ساده هستم

ساده مي بينم

نمي دانستم جرم مي دانند سادگي را

سادگي جرم است

ومن مجرم ترين مجرم شهر

ساده مي مانم

ساده مي ميرم

ترك نمي گويم پاكي اين ساده گي را

+نوشته شده در دو شنبه 16 بهمن 1391برچسب:,ساعت22:27توسط مهدیه | |

براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

 نزديك تر بيا

من به دور شدن تو عادت ندارم.........

نزديك باش

حتي اگر بخواهي در خيالم باشي

نه نه خيالت كافي نيست

دستانت را بده.........

 

 

 

 

+نوشته شده در پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:,ساعت22:1توسط مهدیه | |

 

گفت جبران میکنم،
گفتم کدام را؟
عمر رفته را؟
روح شکسته را؟
دل مرده از تپنده را؟
حالا من هیچ!..
جواب این تار موهای سفید را می دهی؟؟
نگاهی به سرم کرد و گفت:
وای...خبر نداشتم!
چه پیر شده ای!!!
گفتم: جبران میکنی؟؟؟
گفت: کدام را؟

+نوشته شده در چهار شنبه 11 بهمن 1391برچسب:مهديه جليل نيا,ساعت22:16توسط مهدیه | |

دوباره (سيب )بچين حوا...................

بگذار از اينجا هم بيرونمان كنند.........

خسته ام.....................................

روزگاريست كه شيطان فرياد مي زند.

آدم پيدا كنيد سجده مي كنم..........

+نوشته شده در چهار شنبه 11 بهمن 1391برچسب:حوا,ساعت1:37توسط مهدیه | |

 

عاشقانه دستهایش را گرفتم...........................  گرمای عجیبی در سینه جانم را می سوزاند     

.عطر عجیبی پراکنده بود............................. حالتی داشتم وصف ناپذیر

. گویی توآسمون بودم................................. به من لبخند می زد و در انتظار جوابش بود.

 گویی هوش از سرم پریده بود....................... نبضشوتو دستام حس می کردم.

حتم داشتم اون هم همینطوریه........................ حس می کردم، آسمان،زمین، و همه چیز مال منه .

 آتیشی تو دلم به پا بود................................. آتشی بالاتر از زمان و جسم.

تنها چیزی درونم را آزار می داد,.................... شرم داشتم در چشماش نگاه کنم.

 لیاقتش را نداشتم......................................... از بی ابرویی،گریه ام گرفت.

 من کجا و آسمان کجا؟...............................احساس کردم اون هم گریه می کنه.

 سرمو بلند کردم و ديدم قطره هاي بارون روي صورتم داره مي باره اون وقت فهميدم

خدا با تمام وجودش منو درك مي كنه................. اون هم با من گريه كرد

 

                       

+نوشته شده در دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:,ساعت22:15توسط مهدیه | |

قالب شماره 26

+نوشته شده در شنبه 7 بهمن 1391برچسب:,ساعت22:1توسط مهدیه | |

ديدي كه سخت نيست

تنها بدون من

ديدي صبح مي شود

شب ها بدون من

اين نبض زندگي بي وقفه مي زند

فرقي نمي كند

بامن..........بدون من

ديروز گرچه سخت

امروز هم گذشت.........

طوري نمي شود

فردا بدون من

+نوشته شده در جمعه 6 بهمن 1391برچسب:,ساعت20:13توسط مهدیه | |

من از تمام آسمان

 

يك باران مي خواهم ..........

 

واز تمام زمين .........

 

يك خيابان را

 

واز تمام تو ............

 

يك دست كه قفل شده در دست من .............

+نوشته شده در پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:مهديه جليل نيا,ساعت22:27توسط مهدیه | |

من هميشه هر جا باشم از زيبايي ابر ها عكس مي گيرم

يك جورايي من عاشق ابر هام

از اين به بعد تصميم دارم بعضي ها رو نمايش بدم

اميد وارم لذت ببريد

+نوشته شده در سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:,ساعت22:11توسط مهدیه | |

كلافه نشين.....

 

اگه يكي نگرانتون مي شه ..كلافه نشين

 

اگه همش حواسش به شماست ...اگه زياد مواظبتون

 

كلافه نشين

 

قدر بدونيد.............

+نوشته شده در سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:مهديه جليل نيا,ساعت22:2توسط مهدیه | |

زندگي بافتن يك قالي است

 

نه همان نقش ونگاري كه خودت مي خواني

 

نقشه را اوست كه تعيين كرده

 

تو در اين بين فقط مي بافي

 

نقشه را خوب ببين

 

نكند آخر كار قالي زندگيت را نخرند

+نوشته شده در دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:مهديه جليل نيا,ساعت21:57توسط مهدیه | |

ای عزیز جان من!


من برای مرگ خود یک بهانه میخواهم...

یک بهانه ی پوچ عاشقانه میخواهم.

از غمی که میدانی با تو بودنم مرگ است و بی تو بودنم هرگز...

گر بهانه این باشد،من بهانه میگیرم.

عاشقانه میمیرم...

 

+نوشته شده در یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:,ساعت22:6توسط مهدیه | |